- نویسنده : Mehdi Bahrami
- ۲۲ مرداد ۱۳۹۶
- کد خبر 22882
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /
۱۴ ساله بود که صیغه یک مرد شدم و وقتی باردار شدم
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی باقرشهر نیوز، مادرم نیز در رفتوآمد با زن همسایه کریستالی شد. البته شکی ندارم که آه کسانی که پدرم با قاچاق Contraband مواد مخدر زندگیشان را نابود کرده بود هستیمان را سوزاند. راست میگویند که این دنیا دار مکافات است و با هر دست بدهی از همان دست میگیری. بعد از مرگ مادرم، مدتی خانۀ عمویم بودم. برایم خواستگار آمد. آن موقع ۱۴سال داشتم. پدرم نق و نوق میکرد و جواب درست و حسابی نمیداد. عمویم، که آرزویی جز خوشبختیام نداشت، آستین بالا زد و به عقد غیررسمی خواستگارم درآمدم. در دوران نامزدی باردار شدم. با کمک پدرشوهرم، خانهای در حاشیۀ شهر گرفتیم و زندگی مشترک خود را آغاز کردیم. متأسفانه شوهرم در رؤیا و خیال سیر میکرد و همیشه منتظر برنده شدن جایزهای بزرگ از این طرف و آن طرف بود. او دل به کار نمیداد و وقتی هم دستش خالی میشد، مرا به باد کتک میگرفت. به خاطر همین کتککاریهایش، بچهام هفتماهه به دنیا آمد. من، در بدترین شرایط روحی و روانی، در حالی مادر شدهام که هنوز عقدمان ثبت رسمی هم نشده است. خیلی خستهام و نگران آیندهام هستم. با اینکه چند ماه از زایمانم میگذرد، دوباره شوهرم کتکم زد. برای شکایت به کلانتری آمدهام. خدا خیر بدهد عمویم را که تنها تکیهگاه و پشتوانهام -بعد از خدا- او و همسرش هستند. حرف آخرم این است. پدر و مادر خدابیامرزم را خیلی دوست دارم اما آنها حق نداشتند اینطوری با سرنوشت خودشان و زندگی من بازی کنند.
http://baghershahrnews.ir/?p=22882